خاطرات تنها

فقط برای اینکه مغزمو یه جایی خالی کنم....

خاطرات تنها

فقط برای اینکه مغزمو یه جایی خالی کنم....

رفتی تو خاطرم

 
من همون جزیره بودم خاکی و صمیمی و گرم
واسه عشق بازی موجها قامتم یه بستر نرم
یه عزیز دردونه بودم پیش چشم خیس موجها
یه نگین سبز خالص روی انگشتر دریا
تا که یک روز تو رسیدی توی قلبم پا گذاشتی
غصه‌های عاشقی رو تو وجودم جا گذاشتی
زیر رگبار نگاهت دلم انگار زیر و رو شد
برای داشتن عشقت همه جونم آرزو شد
تا نفس کشیدی انگار نفسم برید تو سینه
ابر و باد و دریا گفتن حس عاشقی همینه
اومدی تو سرنوشتم بی‌بهونه پا گذاشتی
اما تا قایقی اومد از من و دلم گذشتی
رفتی با قایق عشقت سوی روشنی فردا

من و دل اما نشستیم چشم به راهت لب دریا
دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی
لحظه‌های بی‌تو  بودن می‌گذره اما به سختی
دل تنها و غریبم داره این گوشه می‌میره
ولی حتی وقت مردن باز سراغ تو می‌گیره
می‌رسه روزی که دیگه قعر دریا می‌شه خونه‌م
اما تو دریای عشقت باز یه گوشه‌ای می‌مونم...

دیشب بد خوابی دیدم 

خواب دیدم  

من و تو بودیم و خونواده 

اما مامانت گفت یا نیلان  

که رفتین واسه نیلان 

اعصاب نموند واسم  تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.com

اما نفهمیدم چی شد  تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.com

 یهو نظرت عوض شد 

اومدی پیشم 

خندیدی پیشم تصاویر زیباسازی ، عکس های یاهو ، بهاربیست             www.bahar-20.com

دلم شاد شد 

نمیودی چه خوابی بود  

که تا خود صبح می دیدم 

دلم

خیلی عصبی شدم این روزها  

نمی دونم چی می خوام  

نمی دونم چی نمی خوام 

دلم بدجوری گرفته 

دلم می خواد داد بزنم نمی تونم 

دلم به دنبال کیه نمی دونم 

خدایا 

بار الها  

کمک فرما مرا 

مرا که ناچیزم 

مرا که هیچ چیزم 

 

 

 

 

خدایا کمکم کن مشقام رو بنویسم

اون شعر لیلی و مجنون که توی دل شکسته می خونه رو می دونید کجای لیلی و مجنونه؟ 

لطفا بهم بگین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دیکته عشق

پسرم گفت همین فروردین
خسته ام از چت و ایمیلیدن
آخر ارسال اس‌ام‌اس تاکی
شده ام عاشق و می‌خواهم زن

غضبش کردم و گفتم زود است
کار و باری تو نداری جانم
گفت با خنده که امیدم هست
به وجوهات تو و مامانم

سر او داد زدم، بعدش چی ؟
زندگی پول ملس می‌خواهد
پیتزا نیست فقط بدبختیش
لپه و کشک و عدس می‌خواهد

گفت با خنده و با پرویی
که پدر پیش شما می‌مانیم
اند فازیم و خفن باحالیم
هم کمک حال تو و مامانیم

الغرض زنگ زدیم آن روز عصر
بعدهم خواستگاری رفتیم
همگی با ادب و شیک و تمییز
طرف برج قناری رفتیم

مدتی حرف زدیم از هر در
بعد، یک عالمه خالی بستیم
تا که میشد همگی لاف زدیم
که فلان ابن فلانی هستیم

نیم ساعت که گذشت از مجلس
آمد آن دختر و دستش چایی
موش نسکافه‌ای وشلوارش
مدل جالب برمودایی

گرچه مانند هلو خوشگل بود
پوششاً هیچ نمی‌خورد به ما
بیخ گوش پسر اینرا گفتم
گفت با طعنه که ایول بابا

پسرم در دل آنان جا کرد
چون که از هر نظر او آدم بود
عیبش این بود که همسرمی‌خواست
طفلکی یک نمه عقلش کم بود

داشتم یک پژو از دار جهان
مادرش هم دوسه تا تیکه طلا
همه شد یکشبه تبدیل به پول
تا شود جشن عروسی برپا

دو سه ماهی به خوشی رفت و گذشت
تا که یک روز بیامد پسرم
لک و لچش شده بود آویزان
گفت با گریه که خیلی پکرم

راستش قصد جدایی داریم
آنجلینا شده شاخ و زده قاط
بین ما نیست تفاهم اصلا
لوس بوزینه به من گفت جوات

هرچه گفتم پسرم، جان دلم
اول زندگی تا سی چل سال
تنش و چالش و دعوا رسم است
می‌شود عاقبت اما حال

پند و اندرز، ثمربخش نبود
عشق‌ها گشته عجب نافرجام
الغرض وام گرفتیم از بانک
بابت مهریه دادیم و تمام

پسر گل بسرم صفر گرفت
داشت در دیکته‌ی عشق غلط
رفت ماشین والنگو بر باد
ماند اقساط دوتا وام فقط 

 

 

مصطفی مشایخی

فال

 

 

 

 

امروز یه فال گرفتم این بالایی اومد 

دیروز یه فال گرفتم پایینی اومد 

گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند 

گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند 

 

درد دلت را به هر کس نگو با کسی درد دل کن که عاقل و دانا باشد 

اگر در انتظار رسیدن به مرادی هستی که خیلی به آن فکر می کنی بدان تا آخر این سال به مرادت میرسی 

چون تمام فرشته های آسمان برایت دعا می کنند 

 

،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤،¤  

 

می بینی هر دوش راجع به یه رازه  

آخه من هیچ رازی ندارم